TERMS USED IN CONTAINER TRANSPROT
۱ـ FULL CONTAINER LOAD – FCL یک کانتینر پر
این اصطلاح را نباید خیلی ساده تلقی کرد. اغلب، منظور از FCL، وقتی است که فرستندهی کالا، به اندازهی یک کانتینر کامل، کالای قابل حمل دارد. دراین حالت، یک کانتینر (بارگنج)، از خط کشتیرانی گرفته، آنرا با کالای خود پرکرده، و برای حمل، در اختیار شرکت کشتیرانی میگذارد.
حتا در مواقعی که کانتینر پر نشده باشد، منوط به این که فقط حاوی بار یک فرستنده باشد، «کانتینر پر» یا FCL، تلقی میشود. از لحاظ حملکننده، هرگاه کانتینر، توسط فرستندهی کالا، بارگیری و بارچینی شده باشد، نه توسط حملکننده، یا پیمانکاران او، FCL نامیده میشود. دراین حالت، از نظر او، تفاوتی نمیکند که نصف، یا ربع چنین کانتینری پر شده باشد، یا تمام آن.
بههمین دلیل است که در بارنامههای صادره، برای FCL، جملهی «توسط فرستنده بارچینی و بارشماری شده است» SHIPPER’S LOAD, STOWED AND COUNT، درج میگردد. این جمله، دارای اهمیت و توجه است.
جالب آنکه، در مواقعی نیز، که یک کانتینر، با چند محموله، و متعلق به چند مشتری، اما توسط خودشان، بارگیری میشود، از نظر حملکننده، (نه بارفرابر)، بازهم FCL محسوب میشود. از لحاظ مقامهای بندر نیز، چنین کانتینری، که بهصورت پر وارد محوطهی بندر گردیده، و آمادهی بارگیری است، FCL بهحساب میآید.
۲ـLESS THAN A CONTAINER LOAD – LCL کمتر از یک کانتنیر
به حالتی گفته میشود که بارچینی، یا بهاصطلاح، پرسازی کانتینر، توسط حملکننده انجام میگیرد. صرفنظر از اینکه مقدار کالا، کمتر، یا برابر ظرفیت یک کانتینر بوده باشد، یا اینکه در کانتینر، کالای دیگری، بهطور مشترک، بارگیری شده باشد.
حتا درصورتیکه حملکننده، قیمت یک کانتینر را، بهحساب مشتری بگذارد، ولی خود، آن را بارچینی و بارگیری کرده باشد، بازهم، گویی LCL تلقی میگردد. همین امر است که اغلب، سبب سردرگمی، نسبت به این اصطلاح یا عبارت، میشود.
موضوع، از نظر حملکننده، از آن جهت دارای اهمیت و تفاوت است که، مسولیت او، نسبت به LCL، بهمراتب بیشتر است، زیرا بهعلت تقبل مسولیت بارگیری کالا در کانتینر، بههنگام تحویل آن نیز، مسول خسارت احتمالی، خواهد بود.
۳ـ CONTAINER YARD – CY محوطه کانتینری
منظور، فضا یا محوطهای در داخل پایانه یا بندر، برای استقرار کانتینرها است، تا حسب مورد، به کشتی بارگیری شوند، یا روانهی مقصدهای داخلی گردند. درچنین محل یا محوطهای است که حملکننده، یا نمایندهی او، کانتینر را از صادرکننده تحویل میگیرد، یا برعکس، بعد از تخلیهی از کشتی، آنرا به واردکننده، تحویل میدهند.
این عبارت، در اعتبارات اسنادی نیز، کاربرد دارد، و به این معنا است که، مسولیت حمل، یا تحویل و تحول کانتینر، در این محل، پایان میپذیرد. بهعنوان مثال، در کانتینر سنگاپور، یا کانتینرسرای بندر CY PORT…
۴ـ CONTAINER FREICHT STATION – CFS انبار یا ایستگاه کانتینرها
این مکان، درواقع، ناظر بر انباری است که در آنجا، محمولههای متفرقهی LCL ، به حملکننده تحویل شده، تا برای صادرات، درداخل کانتینر جا گرفته، یا جهت تحویل به واردکننده، از کانتینر تخلیه میشود.
در بارنامهی مربوط به محمولههای کمتر از یک کانتینر، یا LCL، عبارت CFS درج میگردد، و حاکی از آن است که کالا، در چنین محل یا انباری، جهت بارچینی در کانتینر ، از فرستنده، تحویل گرفته شده، یا پس از بازکردن کانتینر ، و تفکیک محمولههای آن، به گیرنده، تحویل میگردد.
علاوه بر موارد مزبور، حالتهای زیر نیز، باید مورد توجه قرار گیرد:
۵ـ FCL/LCL
برای مواقعی که فرستنده، محمولههایی را برای تحویل، به چند گیرنده، در یک کشور مقصد، در یک کانتینر ، بارگیری نموده، و در مقصد، آنها را تفکیک، و به گیرندههای مختلف، تحویل میدهد. یعنی یک کانتینر پر درمقصد، به چند محمولهی کمتر از یک کانتینر، تبدیل میشود.
۶ـ LCL/FCL
وقتی است که محمولههای چند فرستنده، در ایستگاه بارگیری و بارچینی، جمعآوری شده، پس از بارگیری، در یک کانتینر ، برای یک نفر، گیرندهی واحد، ارسال میگردد.
۷ـ FCL/FCL
کل محمولهی یک کانتینر است، که از جانب یک فرستنده، برای یک گیرنده، ارسال میگردد، و میتواند بهصورت از «درب تا درب» DOOR TO DOOR حمل شود.
۸ـ BREAK BULK
کالای بسته شماره، بهصورت پاندل، یا نگلههای متفاوت
۹ـ CURRENCY ADJUSTMENT FACTOR – CAF
ضریب تعدیل نرخ ارز، که بهصورت درصدی، برای تبدیل اسعار مختلف به دلار، بهکار میرود، و به کرایهی حمل، اضافه میشود.
۱۰ـ FIO – FREE IN AND OUT
به این معنا است که مشتری، بازرگان، یا فرستندهی محموله، میباید علاوه بر کرایهی حمل، هزینههای بارگیری در مبدا، و تخلیه در مقصد، را نیز، بهعهده بگیرد.
در قراردادهای اجارهی دربست CHARTER PARTY، که مالک کشتی، با شرایط و عملیات تخلیه و بارگیری در بنادر، آشنایی ندارد، یا مایل نیست خود این عملیات را تقبل نماید، یا در مواقع دوبهکاری، که مالک دوبه، نمیخواهد درگیر مسایل تهیهی جرثقیل، برای بارگیری، یا تخلیهی کالا گردد، از این عبارت FIO، استفاده میشود.
در بعضی کشورها، مثل اندونزی، رسم است که در بارنامههایی که مقصد آنها، یکی از بنادر این کشور باشد، اصطلاح FREE OUT، بهکار میرود، و به این معنا است که گیرندهی کالا، موظف است، هزینهی تخلیهی کالا را، در بندر مقصد، پرداخت نماید.
۱۱ـ TRANSHIPMEMT تغییر وسیلهی حمل، یا ترابری
این واژه، بهطور معمول، به معنای تعویض کشتی، در یک بندر میانراهی است، و اغلب، موجب ابهام و دردسر میشود. بنابراین، ضروری است که در اینگونه موارد، نخست، اصطلاح مزبور، در متن بارنامه قید شود، تا مانعی برای ادامهی مسیر محموله پیش نیابد. دوم اینکه، طرفی که باید هزینهی این کار را تامین نماید، اعم از اینکه متصدی حمل، خط کشتیرانی، یا فرستنده باشد، معلوم گردد.
درمواقعیکه، بارنامهی TBL، توسط خط کشتیرانی صادر میشود، نمایندهگی خط، باید ترتیب ترانسشیپ را بدهد. چنانچه، TBL، توسط متصدیحمل NVOCC ، یا بارفرابر (فورواردر)، صادرشده باشد، کارگزار او، باید این امر را برعهده گرفته، و ترتیب انتقال کالا، از یک خط، یا کشتی را، به خط، یا کشتی دیگر داده، هماهنگیهای لازم را، بهعمل آورده، و اطمینان حاصل نماید که مقامهای بندری، مخالفتی با این تغییر وسیلهی حمل، بهعمل نخواهند آورد.
۱۲ـ – CSP CONTAINER SERVICE PORT
به بندری گفته میشود که عملیات حمل کانتینرهای پر، یا نیمهپر (LCL و FCL)، در آنجا انجام میشود.
۱۳ـ CONTAINER SERVICE TARIFF – CST تعرفه خدمات کانتینری
۱۴ـ CT – B/L COMBINED TRANSPORT B/L بارنامهی حمل مرکب
۱۵ـ FEEDER SERVICE
خدمات مکمل حمل، از یک مبدا داخلی، یا بندر فرعی، به بندرگاه اصلی، و محل استقرار کشتی خط، یا از خطوط فرعی، به خط اصلی.
۱۶ـ MERCHANT HAULAGE – MH
وقتی است که مشتری، مایل است خود، حمل داخلی را تقبل نماید. کانتینر اختصاصیافته را، از محوطهی کانتینری (CY) کشتیرانی، تحویل گرفته، پس از پرکردن آن، با محمولهی خود، آنرا به همان محل، و به هزینهی خود، بازمیگرداند. این حالت، تابع یک فرصت زمانی، و تعرفهی خدمات کانتینری است، که توسط خط کشتیرانی، تعیین میشود.
۱۷ـ STANDARD INT’L TRADE CLASSIFICATION – SITC
در این استاندارد، طبقهبندی کالا، حسب معیارهای سازمان ملل، در مبادلات بینالمللی، بهمنظور مقایسه و تحلیل اقتصادی کالاهای مبادلهشده، برحسب طبقهها، معین و تعریف شده است.
۱۸ـ SLOT جایگاه یا اشکاف
به معنای جای معین، برای قرارگرفتن یک کانتینر، در کشتی است.
۱۹ـ STRIP
خالیکردن، یا بیرونآوردن کالا، از کانتینر، یا بهاصطلاح، لختکردن کانتینر
۲۰ـ STUFF
پرکردن، یا بارگیری کالا، در کانتینر
۲۱ـ TANDUM
استفادهی همزمان، از نیروی کشش دو جرثقیل، برای برداشتن کانتینر، یا نگلههای سنگین، و افزایش قدرت برداشت محموله.
۲۲ـ TCSP – THROUGH CONTAINER SERVICE PORT بندر چند منظورهی کانتینری
در این نوع از بنادر، سرویسهای FCL و LCL ، بهصورت مختلف انجام میگیردف و دارای محوطهی کانتینری (CY)، و ایستگاه بارچینی کانتینر (CENTER FREIGHTSTATION) هستند.
۲۳ـ TEU – TWENTY FOOT EQUIVALENT UNIT معادل واحد ۲۰ فوتی
معیار احتساب کانتینر، اعم از ۲۰ یا ۴۰ فوت. در این شیوهی محاسبه، براساس و معیار کانتینر ۲۰ فوت، محاسبه انجام میشود. بهعنوان مثال، یک کانتینر ۴۰ فوت، برابر TEU × ۲ محاسبه میشود.
۲۴ـ THC – TERMINAL HANDLING CHARGES هزینههای جابهجایی در پایانه
منظور از ترمینال، یا پایانه، کل مجموعهای است که، محل استقرار، جابهجایی، نگهداری، و بالاخره، تخلیه، یا بارگیری کانتینرها، در محوطهی یک بندر است.
۲۵ـ TRANSFER CHARGES هزینههای انتقال
به معنای هزینههای بارگیری، یا تخلیهی کانتینر خالی، و پر، در مواردی است که، مشتری، خود حمل کانتینر، از محوطهی کانتینری بندر، یا خط را، به انبار خویش، و بازگرداندن آن، به محل اولیه، برعهده دارد، و آنرا، جداگانه پرداخت مینماید.
۲۶ـ U.N. NUMBER
منظور، عددی است که توسط سازمان ملل متحد، برای طبقهبندی کالاهای خطرناک، در کتابهای IMO، اختصاص داده شده است.